مامانم بهش ميگه : چايي داغه عزيزم داغ
ميگه : غغغغغ
باز مامانم ميگه : مامانم داغه داغ!
يه نگاه چپ چپي ميكنه با زحمت و كشون كشون ميره از تو سيني نعلبكي مياره ميذاره جلوي مامانم ميگه :
آآبَ
و اداي فوت كردن در مياره !
ميگه : غغغغغ
باز مامانم ميگه : مامانم داغه داغ!
يه نگاه چپ چپي ميكنه با زحمت و كشون كشون ميره از تو سيني نعلبكي مياره ميذاره جلوي مامانم ميگه :
آآبَ
و اداي فوت كردن در مياره !